![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
Template By: LoxBlog.Com
آباژور طرح خورشید
یاس برای همه
جملات ناب
شکلات تلخ
استقلالی هاش بیان تو
سمت خدا
بسیجیان حوزه 6
خواندنيهامفيدترين وبلاگ
انتظارفرج
گلچین کلیپ مذهبی
نمکدون(طنزوسرگرمي)
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
انتظارسبز
و آدرس
www.nikdin.LoxBlog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
عاقبت قاتلان امام حسین علیه السلام و شهداي کربلا
قیام مختار
مـخـتار زمانی كه تصمیم بر نابودى قاتلان امام حسین(علیه السلام) گرفت، گفت: «دین ما به ما اجازه نمىدهد كه بگذاریم كسانى كه حسین(علیه السلام) را كشتهاند در این دنیا، با امنیت و آسایش زندگى كـنـنـد، آنگـاه در حقیقت، من ناصر و خونخواه آل محمد(صلی الله علیه و آله) نیستم، بلكه كذّاب خواهم بود. براى دستیابى بر آن جانیان، از خدا كمك مىطلبم و خداى را سپاسگـزارم كـه مـرا شـمـشیرى بر سر آنان قرار داده و نیزهاى كه بر آنان وارد خواهد شد و انتقام گیرنده آنان كه حق اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بگیرم و بر خداوند حق است كه آنان را كه دستشان به خـون اهـل بـیـت پیامبر آغشته شده به قتل برساند و آنان كه حق خاندان پیامبر را نادیده گـرفتهاند خوار و ذلیل كند. پس آنان را به من معرفى كنید تا تعقیبشان كنم و ریشه آنان را بركنم.
مختار همه همت خود را براى این هدف مقدّس، كـه هـدف اصـلى قـیـام او بـود، بـه كـار برد.(1) موسى بن عامر مىگوید: «مختار فرمان داد كه قاتلان امام حسین(علیه السلام) را تعقیب كنید و مىگفت: بـه خدا قسم، آب و خوراك بر من ناگوار است تا این كه زمین را از لوث وجود آن ناپاكان پاك سـازم.»(2) بـنـابراین، عدهاى به صورت گروهى و عدهاى نیز فرد فرد به دست انتقام و عدالت سپرده شدند و به جزاى اعمال ننگین خود رسیدند.
نحوه كشته شدن یزید
یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.
یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.
بقيه در ادامه مطلب
دومين فرزند برومند حضرت علي و در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.
چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون که به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار.براي موسي بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پيغمبران هستي .
و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي کشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او فرزندش به عنوان عقيقه نقره صدقه داد.
شرح متن در ادامه مطلب